تبیان، دستیار زندگی
گفت و گو با حجت الاسلام «عمادالدین رضایی همدانی» بانی بزرگ ترین کتابخانه روستایی کشور
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روستایی با چهار هزار کتابخوان

گفت‌و‌گو با حجت الاسلام «عمادالدین رضایی همدانی» بانی بزرگ ترین کتابخانه روستایی کشور.

بخش کتاب و کتاب خوانی تبیان
روستایی با چهار هزار کتابخوان

آمار و ارقام می‌گویند که او بانی بزرگ‌ترین کتابخانه اهدایی در روستای اکنلو از توابع شهرستان کبودرآهنگ استان همدان است. با اینکه عمده کتاب‌های این کتابخانه دینی و مذهبی‌اند، اما تلاش کرده متناسب با هر ذوق و سلیقه‌ای کتاب تهیه کند.
حجت الاسلام والمسلمین«‌عماد‌الدین رضایی همدانی» تاکنون چندین عنوان کتاب ومقاله تألیف کرده  وعاشق ادبیات است و انتشار کتاب «شرح دوبیتی‌های باباطاهر» را هم در نتیجه همین علاقه می‌داند که کتاب را کاملاً با نگاهی دینی به رشته تحریر درآورده است. بحث راجع به راه‌اندازی بزرگ‌ترین کتابخانه روستایی و نقدهای مرتبط با کتاب باباطاهر بهانه‌ای شد تا با «عمادالدین رضایی همدانی» گفت‌و‌گویی داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید:

شما گویا بانی بزرگ‌ترین کتابخانه روستایی کشور هستید. از نهاد، ارگان یا مجموعه‌ای کمک های مادی و معنوی گرفته اید یا به طور کلی خرید کتاب‌های این کتابخانه از درآمد شخصی خودتان بوده است؟

خیر! تأمین هزینه‌های آن کاملاً از راه شخصی بوده است. البته وقتی شما یک کتابخانه ای را با نیت خیرخواهانه و خداپسندانه می‌سازید و مجهز می‌کنید، برخی از افراد هم کتاب‌هایشان را به صورت رایگان در اختیار این کتابخانه قرار می‌دهند. در همین راستا کتابخانه من هم از این قاعده مستثنی نبود و برخی از دوستان کتاب‌های شخصی‌شان را به این کتابخانه اهدا کردند.

چطور شد که به فکر تأسیس و راه اندازی این کتابخانه آن هم با هزینه شخصی افتادید؟
راه‌اندازی این کتابخانه را مدیون مادرم و تلاش‌های وی هستم. تنها هدفی هم که از تأسیس این کتابخانه داشتم کسب رضایت الهی و کمک به ارتقای فرهنگ در روستای محل زندگی‌ام است. به هرحال این کار، عملی بود که در حد توانم از دستم برمی‌آمد.
با توجه به اینکه مخاطبان شما اغلب دسترسی به منابع زیادی ندارند و حتی اغلب از داشتن اینترنت محروم هستند، آیا از همان ابتدا سعی کردید تا در تجهیز این کتابخانه و خرید کتاب‌ها رویکردی دینی و مذهبی که نزدیک به رشته تحصیلی‌تان است استفاده کنید یا مباحث و حوزه‌ها برایتان فرقی نمی‌کرد و کتاب‌های این کتابخانه را از همه حوزه‌ها و عنوان‌ها انتخاب کردید؟

راه‌اندازی این کتابخانه را مدیون مادرم و تلاش‌های وی هستم. تنها هدفی هم که از تأسیس این کتابخانه داشتم کسب رضایت الهی و کمک به ارتقای فرهنگ در روستای محل زندگی‌ام است. به هرحال این کار، عملی بود که در حد توانم از دستم برمی‌آمد.

البته رشته تحصیلی من در گردآوری منابع این کتابخانه بی‌تأثیر نبوده و عمده کتاب‌ها، در حوزه کتاب‌های دینی، تاریخ اسلام و زندگینامه معصومین(ع)، است با این حال سعی کردم برای آنکه مخاطبان به منابع و حوزه‌های دیگری هم دسترسی داشته باشند از سایر حوزه‌ها نیز کتاب‌هایی را گردآوری و تهیه کنم. از این رو در حال حاضر علاوه بر منابع و حوزه‌هایی که ذکر کردم، کتاب‌هایی در حوزه‌های تاریخ، سیاست، فلسفه، فقه، روانشناسی و ... نیز وجود دارد و از این به بعد هم همین روش فراحوزه‌ای را ادامه خواهم داد تا مخاطبان در هر حوزه‌ای که به کتاب نیازمند بودند انتظاراتشان برآورده شود.

به ادبیات داستانی اشاره ای نکردید. در میان آثار موجود در این کتابخانه، ادبیات و رمان چه سهمی دارد؟

همان‌گونه که گفتم تلاش من برای گردآوری کتاب‌های این کتابخانه فراحوزه‌ای است اما نمی‌توان گفت که سهم هربخش با بخش دیگر برابری می‌کند چراکه من شخصاً چون تحصیلات حوزوی دارم، علاقه بیشتری به کتاب‌های دینی و مذهبی داشتم از این رو کتابهای این حوزه غالب‌تر از سایر حوزه‌هاست اما در عین حال از کتاب‌های غیر‌دینی هم در حد بضاعت غافل نمانده‌ایم.

شما مدعی احداث بزرگ‌ترین کتابخانه روستایی کشور هستید. در شرایطی که سرانه مطالعه در کلانشهرها نامطلوب است. آیا کتابخانه شما مخاطب واقعی دارد؟
شما اگر سری به این کتابخانه بزنید، متوجه خواهید شد که مردم استقبال بسیاری از این کتابخانه می‌کنند. به جرأت می‌توانم بگویم که چهار هزار نفر در آن عضو هستند.

روستایی با چهار هزار کتابخوان

این چهار هزار نفر اعضای فعال هستند یا فقط عضو شده‌اند و هر از چندگاهی به کتابخانه سر می‌زنند؟
بی‌اغراق عرض می‌کنم که اغلب اعضای‌مان فعال هستند.

بتازگی کتابی را با عنوان شرح دوبیتی های باباطاهر تألیف کرده‌اید. علت انتخاب این سوژه و کار روی این اشعار چه بود؟
شاید بخشی از این انتخاب به علت همدانی بودن باباطاهر و همچنین خود من باشد. به هر‌حال اغلب افراد نسبت به همشهریان خود تعصب دارند و اینکه بگویند فلان شخصیت علمی یا فرهنگی ساکن استان محل زندگی‌ آنان بوده، برای‌شان اهمیت دارد. به همدان علاقه‌ دارم و حتی کتابی در ارتباط با آن نوشته‌ام. به هرحال نباید فراموش کنیم که همدان نخستین پایتخت ایران بوده و از همین‌ رو به معرفی چهره‌های درخشان آن علاقه بسیاری دارم. چهره‌های درخشانی که باباطاهر از جمله آنان به‌شمار می‌آید. اما انتخاب باباطاهر به ماجرایی باز می‌گردد که سال‌ها قبل آن را تجربه کرده‌ام. به منزل یکی از آشنایان رفته بودم. در آنجا یکی از شخصیت‌های کشوری که ترجیح می‌دهم به نام او اشاره نکنم نیز حضور داشت. بعد از قدری گفت‌و‌گو من به همراه استادم منزل آن آشنا را ترک کردیم و راهی مسجد شدیم. به محض ورود به مسجد به همان فردی که در آنجا حضور داشت، برخوردیم. او که از این دیدار دوباره خوشحال شده بود، شعری از باباطاهر را در وصف حال آن زمان ما گفت و از همان هنگام به این شاعر شوریده‌حال علاقه‌مند شدم و تصمیم به نوشتن شرحی بر ابیات وی گرفتم.


منبع: ایران